یک هفته بعد از اون ماجرا، دوباره از بهزیستی بهم زنگ زدن: 

کارشناس مربوطه: می‌خواستم بپرسم نظرتون راجع به نازنین که رفتین دیدین چی بود؟

من: جااااااان؟؟؟؟

کارشناس مربوطه: گفتم می‌خواهم نظرتون رو راجع به بچه‌ای که امروز رفتین دیدین بدونم.

من: کدوم نازنین؟ چی؟ کی؟ چی میگین شما؟ 

کارشناس: شما امروز نرفتیم نازنین رو ببینی؟

من: والا من کلاً یک بچه دیدم، اونم هفته‌ی پیش بود، اسمش هم سارا بود، نازنین نبود. کسی هم بچه‌ی دیگه‌ای به من معرفی نکرده.

کارشناس مربوطه: ببخشید، فکر کردم اون خانواده‌ای که رفتن نازنین رو دیدن شما بودین.

من: 😐


وقتی واسه همسر تعریف کردم گفت: می‌پرسیدی چند دقیقه وقت داریم نظر بدیم 😁